برترین روندهایی که صنعت تحقیقات بازاریابی را شکل می‌دهند

ترجیحات و رفتارهای مصرف‌کنندگان به‌سرعت تغییر می‌کنند، گاهی در عرض چند ساعت، و این امر نیازمند هوشیاری و انطباق‌پذیری محققان است. محققان می‌دانند جمع‌آوری بازخورد مشتری برای تصمیم‌گیری‌های تجاری چقدر مهم است، اما جمع‌آوری سریع آن به‌منظور تصمیم‌گیری به‌موقع همچنان چالشی اساسی به شمار می‌رود.

در ادامه چهار روند کلیدی را که محققان باید برای موفقیت در نظر بگیرند را معرفی می کنیم.

1. آهسته برو تا سریع حرکت کنی: سرعت همچنان حرف اول را می‌زند

تحقیقات باید از بازار جلوتر باشند. در دنیایی که محتوا به‌سرعت گسترش می‌یابد، دسترسی سریع برندها به بازخورد کاربران برای تعیین اینکه روی چه چیزی سرمایه‌گذاری کنند، ضروری است. کلید موفقیت، تمایز بین مدهای زودگذر و روندهای پایدار است. مدها ممکن است امیدوارکننده به نظر برسند، اما به‌سرعت محو می‌شوند، در حالی که روندها می‌توانند رفتار مصرف‌کننده را در بلندمدت شکل دهند. شناخت این تفاوت فقط از طریق بینش مشتری ممکن است.

در حالی که تحقیق برای همگام شدن با بازار ضروری است، حرکت بیش‌ازحد سریع می‌تواند کیفیت تحقیقات را کاهش داده و به داده‌های غیرقابل‌اعتماد منجر شود. تعادل بین سرعت و دقت ضروری است: آهسته برو تا سریع‌تر پیش بروی.

2. سرمایه‌گذاری در بخش‌بندی

   درک گروه‌های مختلف مشتری همچنان حیاتی است. علاوه بر انتظارات مشتریان برای تجربیات شخصی‌سازی‌شده، نیازها، اولویت‌ها و مشکلات هر بخش مشتری می‌تواند به‌شدت با دیگری متفاوت باشد. درک این تفاوت‌ها برای هر بخش، برای جذب و حفظ مشتریان ضروری است.

با سرمایه‌گذاری شرکت‌ها در بخش‌بندی، اکنون تمرکز بر گسترش این تلاش‌ها است. برنامه‌های تحقیقاتی پیشرو در صنعت دارای بخش‌بندی دقیق هستند که به آن‌ها امکان می‌دهد دقیقاً بخش موردنظر را برای هر پروژه تحقیقاتی هدف قرار دهند.

3. هوش مصنوعی، دوست شماست، نه دشمن شما

نباید فرض کنید که هوش مصنوعی یک ابزار یک‌بعدی است و این تصور اشتباه نباید توانایی شما را در ادغام آن در روش‌های تحقیقاتی‌ تحت تأثیر قرار دهد.

رویکردی باز به هوش مصنوعی و تمرکز بر کاربران نهایی می‌تواند تلاش‌های تحقیقاتی شما را به طرز چشم‌گیری بهبود بخشد.
هوش مصنوعی می‌تواند کارهایی مانند تجزیه و تحلیل داده‌ها، استخراج موضوعات و شناسایی احساسات در داده‌های کیفی را تسهیل کند. با ادغام هوش مصنوعی، محققان می‌توانند تمرکز خود را به اولویت‌های استراتژیک مانند گسترش بخش‌بندی برای به‌دست آوردن بینش‌های عمیق‌تر و بهینه‌سازی تجربه کاربری به‌طور مؤثرتر از قبل تغییر دهند.

نفوذ هوش مصنوعی در استراتژی‌های کسب‌وکار غیرقابل‌انکار است، اما عملکرد اصلی آن ساده است: بهینه‌سازی، نه جایگزینی.

4. به طور انحصاری به نمونه‌های جمعیت عمومی تکیه نکنید

   در حالی که نمونه‌های جمعیت عمومی می‌توانند هنگام ورود به یک بازار جدید یا گسترش به یک پایگاه مشتری جدید ارزشمند باشند، برای بهبود محصولات یا خدمات برای مشتریان فعلی شما چندان مفید نیستند. در نهایت، داده‌های غیر مرتبط با مشتریان کنونی شما تا چه حد می‌توانند به رشد کسب‌وکار شما کمک کنند؟ در اکثر موارد، نه خیلی زیاد. اگرچه تحقیق بر روی جمعیت عمومی ممکن است مقرون به صرفه‌تر و راحت‌تر به نظر برسد، تکیه بر داده‌های بی‌کیفیت در نهایت می‌تواند پرهزینه‌تر باشد.

با جذب کاربران خود برای تحقیق، اطلاعات بسیار بیشتری درباره پیشنهادات خود به‌دست می‌آورید. و به دلیل این که اطلاعات بیشتری دارید، می‌توانید همه‌چیز را بهتر انجام دهید. با جذب کاربران واقعی، هر چیز دیگری در فرآیند تحقیقاتی و کسب‌وکار شما به نفع شما خواهد بود. شما همیشه با کاربران واقعی برنده خواهید بود.در یک بازار رقابتی و غیرقابل پیش‌بینی، سرمایه‌گذاری در تحقیق با کاربران واقعی نه تنها کیفیت بینش‌ها را بهبود می‌بخشد، بلکه توانایی شرکت‌ها برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه و شکوفا شدن را تقویت می‌کند. در پایان، اصل در تحقیقات مدرن، کاربران واقعی هستند.

منبع